۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

دنیای بی معنی

نظر فوکو
«جهانِ اجتماع و انسان، جهانی ذاتاً بی‌شکل و بی‌معنی است و به وسیلة گفتمان‌های مسلط هر عصری، معنا و شکلی خاص می‌گیرد و محدود و محصور می‌شود. به سخن دیگر، اجتماع و انسان به‌طور بالقوه قابل ظهور در اشکال گوناگونی است و گفتمان مسلط در هر دوره، به تحقق و ظهور متعین یکی از آن اشکال می‌انجامد». از این منظر، ساختارهای گفتمانی به عنوان چارچوب‌هایی هستند که به عنوان حدی بر واقعیت متکثر، بی‌کران و بی‌نظم بیرونی به جهان بی‌شکل و بی‌معنای خارج، شکل و معنا می‌بخشند و به دلیل آن‌که محصول تحولات تاریخی هستند، دائماً در معرض تغییر و تحول‌اند......

۳ نظر:

nazanin گفت...

che jaleb
adamo b fekr mibare

nazanin گفت...

دوباره ك اين مطلب خوندم ياد اين مطلب از دكتر شريعتي افتادم:
کلاس پنجم که بودم پسر قوی هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود.آن هم به سه دلیل اول آنکه کچل بود دوم اینکه سیگار می کشید و سوم آنکه در آن سن وسال زن داشت.چند سال بعد پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه با همسرم از خیابان می گذشتم و سیگار می کشیدم و کچل شده بودم .فهمیدم که خیلی اوقات آدم ...از آن دسته از چیز های بد دیگران که در خودش وجود دارد ابراز انزجار می کند.

naza گفت...

chera nazarat ro neshun nemidin
????????!!!!!!!!!!!
dg behetun sar nemizanam
ghahhhhhhhhhhhhr