۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

گزینه گویی

من خودم را نمی‌شناسم و خدا نکند که بشناسم. "گوته"

یک پاسخ صحیح مثل یک بوسه‌ی پر محبت است. "گوته"

انسان تنها مخلوقی است که نمی‌خواهد همانی باشد که هست. "کامو"

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

این شعر رو تو وبلاگ استاد جامعه شناسی دیدم،خیلی بنظرم زیبا اومد.بد ندیدم شما هم استفاده کنین:

شرم تان باد ای خداوندان قدرت، بس کنید!
بس کنید از این همه ظلم و قساوت بس کنید!
ای نگهبانان آزادی!
نگهداران صلح!
ای جهان را لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون،
سرب داغ است این که می بارید بر دلهای مردم،سرب داغ!
موج خون است این، که می رانید بر آن کشتی خودکامگی را موج خون!
گرنه کورید و نه کر،
گر مسلسل های تان یک لحظه ساکت می شوند،
بشنوید و بنگرید:
بشنوید این وای مادرهای جان آزرده است،
کاندرین شب های وحشت، سوگواری می کنند!
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است;
کز ستم های شما هر گوشه زاری می کنند.
بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان
روز وشب با خون مردم ،آبیاری می کنند.
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر،
بیدادتان را ،بردباری می کنند!
دست ها از دست تان ای سنگ چشمان!بر خداست!
گرچه می دانم
آنچه بیداری ندارد ،
خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شماست!
با تمام اشکهایم ،باز، نومیدانه خواهش می کنم:
بس کنید!
بس کنید!
فکر مادرهای دلواپس کنید
رحم بر این غنچه های نازک نورس کنید!
بس کنید...

۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

ایران در 196 سال پیش



با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نكته اشاره كنیم كه سرزمین كنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیه‌ای وسیع است كه در تاریخ با نام‌های‎ "ایران‌زمین"،"ایران‌بزرگ " یا "ایرانشهر" و در ‏جغرافیا با نام "فلات ایران" شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی كفایت گذشته بخش های زیادی از این سرزمین كهن را در طول فاصله كوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود كه مروری بر چگونگی هر یك از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست كم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود ...

گستره سرزمین‌های جدا شده از ایران در قراردادهای تركمانچای، گلستان، آخال، پاریس و... به قرار زیر است:

سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و تركمانچای با روسیه (1813 و 1828 میلادی)

آران و شروان: ۸۶۶۰۰ كیلومتر مربع؛

ارمنستان: ۲۹۸۰۰ كیلومتر مربع؛

گرجستان: ۶۹۷۰۰ كیلومتر مربع؛

‎داغستان: ۵۰۳۰۰ كیلومتر مربع؛

اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ كیلومتر مربع؛

چچن: ۱۵۷۰۰ كیلومتر مربع؛

اینگوش: ۳۶۰۰ ;كیلومتر مربع‎

جمع ‏كل: ۲63700 كیلومتر مربع

سرزمین‌های جدا شده ایران شرقی بر اساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی

هرات و افغانستان: ۶۲۵۲۲۵ كیلومتر مربع؛

بخش‌هایی از بلوچستان و مكران: 3۵۰۰۰۰ كیلومتر مربع؛

جمع كل: ۹۷۵۲۲۵ كیلومتر مربع

سرزمین‌های جداشده ‏ورارود (ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881 میلادی)

تركمنستان: ۴۸۸۱۰۰ كیلومتر مربع؛

ازبكستان: ۴۴۷۱۰۰ كیلومتر مربع؛

تاجیكستان: ۱۴۱۳۰۰ كیلومتر مربع؛

‎بخش‌های ضمیمه شده ‏به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰كیلومتر مربع؛

بخش‌های ضمیمه شده به ‎قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ كیلومتر مربع؛

جمع كل: 1226500 كیلومترمربع

سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس

امارات: 83600كیلومتر مربع

بحرین: 694 كیلومتر مربع

قطر: 11493كیلومتر مربع

عمان: 309500كیلومتر مربع

جمع كل: 405287كیلومتر مربع

مساحت سرزمین‌های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم كردستانات (كه در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعدها در بین سه كشور تركیه، عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000 كیلومتر مربع و نیز عراق به مساحت 438317 كیلومتر مربع. در جمع حدود 5/3 میلیون كیلومتر مربع بالغ می شود كه این مقدار تجزیه برای یك كشور در كل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است
""راز پیدایش تخته نرد""

آیا مي دانيد تخته نرد چگونه و توسط چه کسي ابداع شد و چه فلسفه زيبا و عبرت آموزي در پسر آن نهان است؟
در زمان پادشاهي انوشيروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «ديورسام بزرگ» براي سنجش خرد و دانايي ايرانيان و اثبات برتري خود شطرنجي را که مهره هاي آن از زمرد و ياقوت سرخ بود، به همراه هدايايي نفيس به دربار ايران فرستاد و «تخت ريتوس»

دانا را نيز گماردهء انجام اين کار ساخت. او در نامه‌اي به پادشاه ايران نوشت:
«از آنجا که شما شاهنشاه ما هستيد، دانايان شما نيز بايد از دانايان ما برتر باشند. پس يا روش و شيوهء آنچه را که به نزد شما فرستاده‌ايم (شطرنج) بازگوييد و يا پس از اين ساو و باج براي ما بفرستيد». شاه ايران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هيچ يک از دانايان در اين چند روز چاره و روش آن را نيافت، تا اينکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترين وزير انوشيروان بود به پا خاست و گفت: «اين شطرنج را چون ميدان جنگ ساخته‌اند كه دو طرف با مهره هاي خود با هم مي‌جنگند و هر كدام خرد و دورانديشي بيشتري داشته باشد، پيروز مي‌شود.» و رازهاي کامل بازي شطرنج و روش چيدن مهره ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ريتوس» با بزرگمهر به بازي پرداخت.

بزرگمهر سه بار بر تخت ريتوس پيروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ريتوس را به نزد خود خواند و وسيلهء بازي ديگري را نشان داد و گفت: اگر شما اين را پاسخ داديد ما باجگزار شما مي شويم و اگر نتوانستيد بايد باجگزار ما باشيد.» ديورسام چهل روز زمان خواست، اما هيچ يک از دانايان آن سرزمين نتوانستند «وين اردشير» را چاره گشايي کنند و به اين ترتيب شاه هندوستان پذيرفت كه باجگزار ايران باشد.

*فلسفه پيدايش*


*30 مهره* : نشان گر 30 شبانه روز يک ماه

*24 ** **خانه* : نشان گر 24 ساعت شبانه روز

*4 قسمت زمين* : 4 فصل سال
*5 دست بازي *: 5 وقت يک شبانه روز
*2 رنگ سياه و سپيد* : شب و روز
*هر طرف زمين 12 خانه دارد :** ** *12 ماه سال
*تخته نرد** **:** * کره زمين
*زمين بازي* : اسمان
*تاس :* ستاره بخت و اقبال
*گردش تاس ها* : گردش ايام
*مهره ها*: انسان ها
*گردش مهره در زمين:* حرکت انسان ها (زندگي )
*برداشتن مهره در پايان هر بازي* : مرگ انسان ها
*اعداد** ** تاس* :
*1 :** **يکتايي** ** و خداپرستي*
*2 : اسمان** ** و زمين*
*3 :** ** پندار نيک ؛ گفتار نيک ، کردار نيک*
*4 : شمال** **، جنوب، شرق، غرب*
*5: خورشيد ؛ ماه ، ستاره ، اتش ، رعد*

*6 :** ** شش روز افرينش*

۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

"زندگی"
زندگی راه طولانی است،که در زمانی کوتاهی باید آن راطی کرد...
جاده پرپیچ و خمی که در هر پیچ ممکن است کسی در کمین باشد...
برای عبور از آن پیچ ها پایم میلرزد،با نگرانی عبور می کنم،نه هنوز نوبتم نشده...
پس بازهم باید رنج ببرم و این ذات زندگیست که همراه با لحظات کوتاه و ناشناسی از خوشبختی عجین شده...
چه هیاهوی آرام و چه آرامش پر هیاهویی...
وناگهان وقتی به پایان می رسد،همه چیز هیچ میشود...
ولی رنج باقی میماند،بازهم باقی میماند.......

۱۳۸۹ تیر ۱۸, جمعه

بازی کلمات جامعه
روزی یکی دوستانم شخصی را تکنوکرات معرفی کرد.ازش پرسیدم "تکنوکرات" یعنی چی؟جوابی نداشت و سکوت کرد...

یکی ازمسایلی که دانشجویان رشته علوم انسانی با آن برخورد زیادی دارند استفاده از کلماتی است که هرکدام بار معنایی زیادی داشته و برای یادگرفتن آنها نیاز به آموخته های بسیاری است.متاسفانه نه دانشجو حوصله خواندن کتابهای زیادی را داردو نه اساتید که خود سالها دراین راه بوده اند متوجه این ضعف شده اند...حال در چندین بخش برخی ازاین مفاهیم را توضیح می دهم،امید است بکارآید.
*پوپولیسم/توده گرایی
پیشبرد هدف سیاسی،مستقل از احزاب و نهادهای موجود،با فراخوان توده ی مردم به اعمال فشار مستقیم برحکومت.

*ناسیونالیسم/ملی گرایی
احساس تعلق به گروهی که با بندهای مشترک نژادی،زبانی و تاریخی یگانه شده و معمولا ادعای جلب وفاداری اتباع خود را می ستاید.

*سوسیالیسم
آن را یک نظام اجتماعی میدانند که شالوده اش بر مالکیت اشتراکی وسایل تولید و توزیع است.

*آنارشیسم
جنبش سیاسی مدافع نابودی دولت و جایگزینی هرشکلی از اقتدار حکومتی باهمبستگی آزاد همکاری داوطلبانه ی افراد و گروها.

*رادیکالیسم/بنیادگرایی
گرایشی که نظرها و اقدامات سیاسی را به سوی افراط یاحد انتهایی آنها میکشاند.

*فورمیسم/اصلاح طلبی
سیاست اصلاح اجتماعی واقتصادی از طریق مراحل تدریجی نه با دگرگونی انقلابی.

*عرفان
تجربه ی بی واسطه خدایی که واقعی و نزدیک است.تجربه ای زداینده حس زمان و شادی آور بسیار.

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

"سکوت"
سکوت همیشه دلیل نداشتن حرفی برای گفتن نیست...شاید نمیدانیم چگونه بگوییم وشاید نباید بگوییم...سکوت همیشه دلیل بررضایت نیست،شاید حیا مانع ازگفتن میشود وشاید مصلحت آنست که سکوت اختیار شود...سکوت میتواند بغض فروخورده ویافریادی سهمگین باشد که درتودرتوی سیاهچاله های حجم تنمان نجوایی بیصدا میشود...سکوت سرشار ازناگفته هاست...سکوت،باز هم سکوت.........